زنگ خطر انتصابات در وزارت ارشاد

زنگ خطر انتصابات برای وزارت ارشاد

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ کنش‌ها، قدم‌های رو به جلوی فردی و مسئله‌مند و جمع‌های خصوصی و کوچک تنها پیش برنده‌های هنر در این سال‌ها بوده‌اند. خلق و آفرینش‌ها همه از همین رهگذر به دست آمده‌اند و هنر از همین راه جاودان و مانا زنده مانده است. با این همه اما خوشبختانه یا متاسفانه دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی هم در شکل دادن اتمسفر فرهنگی جامعه و سرعت رشد و تاحدی کیفیت آثار نقش دارند. هرچند فرهنگ و به خصوص هنر در ابعاد کلان سیاستگذاری در کشور ما هیچگاه به عنوان یک مسئله مستقل شناخته نشده اما به نظر منطقی می‌آید که دست کم در دستگاه‌های مرتبط با این حوزه به رسمیت شناخته و برای اعتلا و رشدش دلسوزانه تلاش شود. با این مقدمه و بعد از گذشت بیش از صد روز از آغاز به کار وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌شود نگاهی انداخت موشکافانه به نهادها و زیرمجموعه‌های این وزارتخانه و سرنوشتی که برای فرهنگ در این چهار سال پیش رو رقم خواهد زد.

حمایت از اهالی فرهنگ و هنر نباید لفظی باشد. این جمله حجت الاسلام رئیسی است. قبل از انتخاب به عنوان رئیس جمهور، در دیداری که در آستانه انتخابات با هنرمندان برگزار کرد. رئیسی در آن دیدار که با حضور جمعی از نویسندگان، شاعران، اهالی موسیقی و ناشران برگزار شد، روی تعامل دولت آینده با هنرمندان و نقش آنان در حل مشکلات خودشان تاکید کرد و گفت: «اگر برای هر قشر و صنفی بدون حضور مجریان و کسانی که در میدان هستند و فقط با حضور مدیران و نظریه‌پردازان دانشگاه و حوزه تصمیم‌گیری شود، هر نظری انتزاعی بوده و در اجرا با مشکل مواجه خواهد شد.» حالا و بعد از انتصاب اکثر معاونان وزیر ارشاد می‌شود کمی درباره گفته‌های رئیس جمهور تامل کرد.

محمدمهدی اسماعیلی با وجود موج انتقادات بسیاری که از سمت اهالی هنر متوجه او بود، موفق شد از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد بگیرد و وارد ساختمان بهارستان شود. در این شرایط نقطه امید و قوت او در وزارتخانه به خصوص در معاونت هنری و سازمان سینمایی می‌توانست انتخاب‌های مناسب باشد. سپردن این مسئولیت‌ها به افرادی متخصص، از جنس حوزه و آگاه به مسائل و اتمسفر عرصه‌های مختلف هنری و البته مقبول از سمت اهالی هنر می‌توانست نقطه امید پررنگی برای وزارتخانه اسماعیلی به وجود بیاورد و نقطه اتکای مهمی برای او در اداره وزارتخانه مهم و البته پر مسئله فرهنگ باشد.

بخشی از این بازخوردهای مثبت و امیدوار کننده را نیز پس از انتخاب محمد خزاعی برای ریاست سازمان سینمایی در بدنه هنرمندان و اهالی سینما می‌شد دید. خزاعی اولین تهیه‌کننده‌ای است که به ریاست سازمان سینمایی می‌رسد و سومین رئیسی است که در طول چهار دهه گذشته از میان اهالی سینما به این سازمان رفته است. سابقه نوشتن خزاعی در نشریات سینمایی و ارتباط خوبش با مطبوعات، دبیری جشن منتقدان سیما و همکاری‌اش با طیف مختلفی از کارگردانان از آرش معیریان تا فرزاد موتمن و ابراهیم حاتمی کیا هم ابعاد مثبتی از کارنامه خزاعی محسوب می‌شدند. با اینهمه اما این رضایت نسبی از انتصاب‌ها در وزارت ارشاد چندان ماندگار نبود و حتی خزاعی، بهترین انتخاب وزیر نیز اهالی هنر را امیدوار به بهبود شرایط نکرد.

زنگ خطر انتصابات برای وزارت ارشاد

انتصاب‌های سینمایی اخیر در نهادهای مختلف زیر مجموعه وزارت واکنش‌های زیادی در پی داشت و صدای اعتراض منتقدان و اهالی سینما را بلند کرده بود. ترکیب اعضای شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش، هیات امنا و رئیس بنیاد سینمایی فارابی و رئیس انجمن سینمای جوانان انتخاب‌هایی بودند که با اعلام خبر هرکدام شوک جدیدی به فضای سینما وارد شد. اعضای شورای نمایش جدیدترین حکم اسماعیلی برای سازمان سینمایی بودند. به نظر می‌رسد این شورا با حضور بیژن نوباوه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و محمدحسین نیرومند مشاور جدید هنری وزیر نسبت به دوره‌های پیشین از ترکیب سینمایی خود فاصله گرفته است. اتفاقی که ابعاد چندان مثبتی برای سینما به همراه نخواهد داشت. تازه‌ترین چالش بین این شورا و سینماگران برمی‌گردد به روزهای اخیر و اظهارنظری که بیژن نوباوه درباره فیلم‌های دارای پروانه نمایش داشت. این نماینده مجلس در گفت‌وگویی گفت: «بیش از ۳۰ فیلم مسأله‌دار از کمیته شورای نمایش مجوز نمایش گرفته‌اند که در این فیلم‌ها ارزش‌های اخلاقی، انقلابی و ملی زیر سؤال رفته است. با وجود مخالفت‌هایی صورت گرفته اما این فیلم‌ها در کمیته شورای نمایش مجوز گرفته‌اند اما اگر این فیلم‌ها اکران شوند ما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس فرا خواهیم خواند.» این موضوع باعث شد تا اتحادیه تهیه‌کنندگان امروز با انتشار بیانیه‌ای نسبت به توقیف این فیلم‌ها واکنشی جدی نشان دهد و صحبت‌های این نماینده مجلس را دور از انصاف، جوسازی علیه کلیت سینما، مصداق بارز بی‌قانونی، عدم شناخت از سینما و عدم آشنایی با مسائل حقوقی بداند.

همین موضوع را تا حدی درباره اعضای جدید شورای پروانه ساخت نیز می‌توان بیان کرد. حضور علیرضا معاف که دکترای علوم قرآن و حدیث دارد، پیش‌تر مشاور اسبق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و قائم مقامی نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم و معاون پژوهشی بنیاد سیاست پژوهی تمدن اسلام را نیز در کارنامه دارد در این شورا قابل تامل است. جدا از این، مسئله مشترک هر دو ترکیب جدید حضور افرادی با دیدگاه‌های فرهنگی مشترک است. به بیان دیگر در هردو ترکیب افرادی با سلایق متفاوت سینمایی و هنری که بتوانند همه اقشار جامعه را نمایندگی کنند، دیده نمی‌‌شوند. موضوعی که می‌توان آن را اصلی‌ترین مشکل این دو شورا برای تصمیم‌گیری درباره تولید و نمایش دانست.

پر سر و صداتر از این دو شورا اما انتخاب‌های سازمان سینمایی برای انجمن سینمای جوانان و بنیاد فارابی بود. مهدی آذرپندار که به تازگی به ریاست انجمن سینمای جوانان رسیده است قبل از این مدیریت گروه فیلم و سریال شبکه سه را بر عهده داشت. گروهی که در مدت سه ساله مدیریت آذرپندار عملکرد چندان مثبتی نداشت و با روند کلی افول سریال‌سازی در تلویزیون همراه بود. حالا آذرپندار به ریاست نهادی رسیده که هرچند با مشکلات مهمی دست و پنجه نرم می‌کند اما همچنان از نقاط مهم و تاثیرگذار در سینمای ایران است. انجمن سینمای جوانان که در عمل باید محل جذب و دریچه ورود استعدادهای جوان به سینمای حرفه‌ای ایران باشد، و در سال‌های گذشته همین عملکرد را نیز داشته، این روزها به دلایل مختلف از این کارکرد فاصله گرفته و به مدیری توانمند نیاز دارد تا به اهداف اصلی خود برگردد. با این حال سابقه مدیریتی آذرپندار در شبکه سه رزومه خوبی برای تحول مورد نیاز در انجمن سینمای جوانان به نظر نمی‌آید.

بنیاد فارابی هم کم و بیش به همین وضعیت گرفتار است. حضور مسعود میرکاظمی رییس سازمان برنامه و بودجه، جواد اوجی وزیر نفت، سعید محمد دبیر شورای عالی مناطق آزاد و علی عسگری معاون ستاد اجرایی فرمان امام در هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی، خبر عجیبی بود که بحث‌های جدی‌ای را به دنبال داشت. بسیاری از اهالی سینما معتقدند در شرایطی که سینمای ایران بعد از دو سال تعطیلی و حجم فیلم‌های پشت اکران، مسائل اقتصادی و به هم خوردن چرخه تولید و اکران، جامعه مخاطبین کم سینما در کشور و… نیاز به بازسازی و اصطلاحا نجات دهنده دارد، ترکیبی تا این حد اقتصادی/ غیرسینمایی در بنیاد فارابی اتفاق مثبتی نخواهد بود. عده دیگری هم البته معتقدند سینمای امروز نیاز به ارتباط مستقیم با نهادهای اقتصادی دولتی دارد و حضور و در جریان قرارگرفتن مدیران این نهادها در بنیاد فارابی می‌تواند تغییر مثبتی را برای سینما رقم بزند. علاوه بر این، انتصاب رئیس جوان این بنیاد هم هرچند بنیاد فارابی حالا سالهاست که از نقش تاثیرگذار خود در سینمای ایران فاصله گرفته و مسیر افول را طی کرده اما همچنان از پایگاه‌های مهم سینما محسوب می‌شود، با این حال به نظر می‌رسد که این بنیاد با غالب شدن افراد و فضای غیرسینمایی در هیات آن توانایی تحول اساسی و مهمی که برای سینما لازم است را نداشته باشد.

زنگ خطر انتصابات برای وزارت ارشاد

وضعیت معاونت‌های دیگر وزارت ارشاد نیز کم و بیش همین است. اسماعیلی پیش از محمد خزاعی حکم یاسر احمدوند را برای معاونت فرهنگی امضا کرد. احمدوند پیش از این سابقه معاونت اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، سردبیری و مدیر مسئولی چند نشریه و سایت، دبیری جشنواره کتاب کودکان دفتر تبلیغات اسلامی، مدیریت انتشارات موسسه همشهری، مدیرعامل شرکت پخش محصولات فرهنگی ترنج، مدیرعامل فروشگاه‌های ترنجستان، مدیریت مرکز آموزش‌های کاربردی نشر، مدیریت روابط عمومی بنیاد دایرةالمعارف و عضویت در هیات مدیره مجتمع چاپ واژه‌پرداز اندیشه را در کارنامه دارد. از بین همه سوابق احمدوند، اما می‌شود به معاونت اجرایی او در مجمع ناشران بیشتر امید داشت.

سابقه‌ای که می‌تواند در استفاده از ظرفیت‌های مجمع ناشران برای سر و سامان دادن به حوزه نشر موثر باشد. احمدوند جدا از این به واسطه سال‌های سردبیری و فعالیت در حوزه نشر با بخشی از ناشران و فعالان این حوزه نیز ارتباط خوبی دارد و به دلیل تجربه‌اش در مدیریت کتابفروشی‌های ترنجستان با معضلات کتابفروشان نیز بیگانه نیست. همه این‌ها نقاط مثبتی برای او به حساب می‌آیند، اما باید گفت یاسر احمدوند نیز سابقه مدیریتی در حد معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در کارنامه ندارد. چنین سوابقی را می‌شود برای دفتر امور چاپ و نشر یا دفتر امور توسعه کتاب و کتابخوانی که هر دو از توابع معاونت فرهنگی ارشاد هستند بسیار مناسب دانست.

معاونت هنری داغ‌ترین انتصاب در وزارت فرهنگ است. معاونت مهمی که تا همین دیروز با وجود گذشت بیش از سه ماه از رای اعتماد گرفتن وزیر همچنان با سرپرست اداره می‌شد. محمود سالاری حالا مدیر معاونتی است با زیر مجموعه‌هایی که بخش بزرگی از حوزه‌های هنر را پوشش می‌دهند. دفتر امور موسیقی، دفتر هنر‌های تجسمی و اداره کل هنر‌های نمایشی. سه حوزه‌ای که اغلب مورد غفلت قرار گرفته‌اند و با معضلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند. این بی‌توجهی همیشگی در دوسالی که از شیوع کرونا می‌گذرد شدیدتر هم شد و اهالی این حوزه‌ها را بیشتر از قبل تحت فشار قرار داد. بسیاری از هنرمندان تئاتر و هنر‌های تجسمی با مشکلات جدی معیشتی درگیر شدند و حتی هنر را به عنوان اصلی‌ترین فعالیت خود کنار گذاشتند. اتفاقاتی که نقش و اقدامات این معاونت را پررنگ‌تر از گذشته می‌کند.

زنگ خطر انتصابات برای وزارت ارشاد

معاونت هنری به عنوان متولی اصلی سه حوزه مهم و پر مسئله از هنر باید علاوه بر ارتباط با و مقبولیت بین هنرمندان عرصه‌های مختلف، اشراف و آشنایی نزدیک و خوبی هم به مشکلات نه چندان کم این حوزه‌ها داشته باشد. ویژگی‌هایی که در محمود سالاری چندان پررنگ به نظر نمی‌رسد. سالاری جدا از اینکه بین اهالی هنر و حتی رسانه نام‌آشنا نیست، بیش از آن که در کارنامه‌اش سوابقی مرتبط با حوزه‌های زیرمجموعه معاونت هنری داشته باشد، فعالیت‌هایی مزتبط با حوزه نشر و کتاب دارد. شاید بتوان تنها موضوع مرتبط با سه اداره کل زیر مجموعه معاونت هنری در کارنامه او را نمایشنامه نویسی برای رادیو و عضویت در شورای حمایت از آثار نمایشی دانست. وضعیت این معاونت که نه تنها چند ماه بدون معاون اداره شد، بلکه حالا و پس از انتصاب نیر فردی بدون سوابق هنری مرتبط با حوزه، برای مدیریت آن در نظر گرفته شده است، نمونه دیگری برای انتصابات غیرحرفه‌ای وزارت ارشاد است.

معاونان، مدیران میانی و روسای ادارات می‌توانستند نقطه امید وزارتخانه اسمعیلی برای سر و سامان دادن به حوزه فرهنگ و هنر باشند. حالا اما با خبرهایی که از انتصاب‌ها، چه در سطح معاونان و چه مدیران می‌شونی، به نظر می‌رسد حوزه فرهنگ روزهای خوبی را پیش رو نداشته باشد. باید دید انتخاب‌های اسماعیلی و معاونانش می‌تواند فرهنگ و هنر امروز ایران را نجات دهد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *